پخش آنلاین :
متن شعر :
من بودم و شب، نزدیک سحر
با چشمیچون یک چشمه گهر
دیدم همه سو با دیده تر
ارض و سما، استاره قمر
همه در شور دگری بودند
منتظر یک خبری بودند
از آتش سوزنده و سوزان
تا موج دریای خروشان
خاک و ابر و باد و باران
جن و ملک، حوریه و انسان
کسی به لب جز دعا ندارد
به غیر حمد خدا ندارد
که ناگه آمد در این میانه
صدایی از عرش بیکرانه
که یا محمد! گل یگانه
به ذکر و تسبیح عاشقانه
غنچه لب وا کنای پیمبر
إنا أعطیناک الکوثر
آمدی تا که نگین دل خاتم باشی
کوثر و خیر کثیر همه عالم باشی
آمدی فاطمه! صبح ازلی روشن شد
آمدی فاطمه! چشمان علی روشن شد
چشم مولا که شد از نور تو روشنای ماه
گفت لا حول و لا قوه ألّا بالله
تو که در بندگی و زهد و وفا دریایی
پاره قلب نبی انسیهالحورایی
حضرت طاهره منصوره بتول عذرا
راضیه مرضیه صدیقه زکیه زهرا
خانه سادهات از صدق و صفا لبریز است
قلب سجادهات از نور دعا لبریز است
هر که از باغ بهشت تو سخن میگوید
سخن از حُسن کریم تو حَسن میگوید
به سر دوش نبی نور دو عینی داری
جان عالم به فدایت چه حسینی داری
در کرمخانه لطف تو مقرب باشد
هر که خاک قدم حضرت زینب باشد
هر کسی نزد تو احساس بهشتی دارد
چادرت رایحه یاس بهشتی دارد
چادرت خیمهگه شرم و عفاف استای گل
آسمان دور سرت گرم طواف استای گل
انقلاب تو شده مبدأ ایمان مادر!
شده مدیون تو و خون تو قرآن مادر!
تا قیامت به همه درس بصیرت دادی
تو به دین این همه سرمایه عزت دادی
نقش یا فاطمه سربند مجاهدها شد
امتداد ره تو نهضت عاشورا شد
مکتب سرخ ولای تو حسینیها داشت
نسل تو خامنهایها و خمینیها داشت
ماند نام تو و در کل جهان نامیشد
نور تو مبدأ بیداری اسلامیشد
رشته مهر دل ما همه در دست شماست
کشور ما به خدا خانه دربست شماست
هرچه تهدید و یا هرچه که تحریم شویم
به خداوند محال است که تسلیم شویم
گر مقاوم همگی لب ز شکایت دوزیم
به خدا با مدد مادریات پیروزیم
آیای دشمن زهرا و علی ننگت باد
کمترای بیسروپا زمزمه جنگت باد
که مرا زمزمه جنگ تو آزار دهد
و اگر رهبر من رخصت پیکار دهد
به خدا سر ز تن ونحس تو سرکش بزنم
دفتر و میز و گزینههایت آتش بزنم
همه دنیا شده فریاد عدالتخواهی
کاش این جمعه شود با مدد تو راهی
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
عالمیمنتظر گفتن بسمالله اوست
کاش میآمد و بودیم کنارش یارش
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش